loading...
بسیج مدرسه عشق است.
مهدی میرزایی بازدید : 555 شنبه 29 آبان 1389 نظرات (0)

تاریخچه تشكیل بسیج دانش‌آموزی

با صدور فرمان تاریخی حضرت امام خمینی«ره» در پنجم آذر ماه سال 1358 مبنی بر تشكیل بسیج مستضعفین، پایگاه‌های مقاومت در مساجد، حسینیه‌ها، ادارات، كارخانجات و مدارس به صورت خودجوش و مردمی شكل گرفت. با واگذاری مسئولیت بسیج به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی، پایگاه‌های مقاومت بسیج در مدارس نیز همچون دیگر اقشار بسیج برای جذب، آموزش و اعزام دانش‌آموزان واجد شرایط به جبهه‌های  جنگ حق علیه باطل فعال شدند كه در این میان نقش معلمان و فرهنگیان بسیجی ستودنی است.

در دوران هشت سال دفاع مقدس(31/6/59 تا 31/6/67) بیش از 550 هزار نفر از دانش‌آموزان به دفعات مكرر به جبهه‌ها اعزام شدند كه بیش از 36000 نفر شهید و مفقود الاثر، 2853 نفر جانباز و 2433 نفر آزاده تقدیم دفاع از انقلاب اسلامی و كشور عزیزمان ایران كردند.

حضور حماسی دانش‌آموزان در سالهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نه تنها موجب گرمی و موفقیت جبهه‌ها شد بلكه شور و نشاط ویژه‌ای در داخل مدارس راه‌اندازی بسیج دانش‌آموزی در مدارس خودشوند وبدین ترتیب هسته‌های اولیه تشكیلات بسیج دانش‌آموزی در مدارس تشكیل و در مدت كوتاهی تبدیل به گسترده‌ترین تشكل دانش‌آموزی كشور گردید.

با توجه به توسعه سریع و ضرورت قانونمند شدم این تشكل دانش‌آموزی، در

سال 1371 توافقنامه‌ای بین وزارت آموزش و پرورش ونیروی مقاومت بسیج تنظیم گردید كه به موجب آن چگونگی تهماهنگی و گسترش بسیج دانش‌آموزی در مدارس كشور تعیین شد. از آنجا كه این توافقنامه فقط بین بسیج و وزارت آموزش و پرورش بود برای تقویت و توسعه بسیج دانش‌آموزی ضرورت داشت تا سایر دستگاه‌ها نیز مشاركت داشته باشند فلذا با همكاری این دو دستگاه در سال 1375 پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی ارائه شد كه مجلس محترم ضمن بررسی و اصلاح، آن را در تاریخ 9/2/75 به تصویب رساند و از آن به بعد قانون تشكیل و توسعه بسیج دانش‌آموزی جایگزین توافقات قبلی گردید

مهدی میرزایی بازدید : 340 جمعه 28 آبان 1389 نظرات (0)

برخي از فرمايشات حضرت امام خميني «ره» درباره بسيج عبارتست از :

·   « ائمه ما با همان ديد الهي كه داشتند ، مي خواستند كه اين ملت ها را با هم بسيج كنند از راههاي مختلف ، اينها را يكپارچه كنند تا آسيب پذير نباشند.»

·   « اگر دفاع بر همه واجب شد ، مقدمات دفاع هم بايد عمل شود ... اينطور نيست كه واجب باشد بر ما كه دفاع كنيم و ندانيم چه جور دفاع كنيم.»

·   « ارتش بيست ميليوني (بسيج) فرمول دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامي است.»

·   « بسيج مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامي است كه پيروانش بر گلدسته هاي رفيع آن اذان شهادت و رشادت سرداده اند.»

·   « بسيج لشكر مخلص خداست كه دفتر تشكيل آن را همه مجاهدان از اولين تا آخرين امضاء نموده اند.»

·   « بسيج شجره طيبه و درخت تناور و پر ثمري است كه شكوفه هاي آن بوي بهار وصل و طراوت يقين و حديث عشق مي دهد»،

·   « بسيج ميقات پا برهنگان معراج انديشه پاك اسلامي است كه تربيت يافتگان آن، نام ونشاني در گمنامي و بي نشاني گرفته اند.»

·   « سنگ بناي بسيج بر حكم فقهي و جهادي استوار است؛ جهادي كه مبتني بر روحيه دفاعي باشد و نه تهاجمي يا جهان گشايي »

·   « اگر بر كشوري نواي دلنشين تفكر بسيجي طنين انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گرديد والا هر لحظه بايد منتظر حادثه ماند، بسيج بايد مثل گذشته و با قدرت و اطمينان خاطر به كار خود ادامه دهد
مهدی میرزایی بازدید : 311 جمعه 28 آبان 1389 نظرات (0)

كربلا سكوت را بشكن و با ما سخن بگو، بگو كه با تو و حسينت چه كردند؟

هويزه تو هم بگو كه صحنه هاي عاشورا دوباره در تو تكرار شد. كربلا اگر آن روز يزيديان بر بدن هاي شهدا اسب نتاخته بودند امروز ديگر صداميان چطور جرأت مي كردند در كربلاي هويزه بر بدن هاي مطهر علم الهدي و ياران با وفايش تانك روانه كنند. هويزه هم حتماً صداي شكستن استخوان ها از شدت بغض و كينه صداميان در زير تانك ها را شنيده است. كربلا تا به كي مهر سكوت بر لب خواهي داشت، سخن بگو. از لحظاتي بگو كه حضرت زينب در گودال قتلگاه به دنبال پيكـر مطهـــر، بي ســر و تكه تكـــه برادرش مي گشت و آنقدر پيكر مطهر آقا زخم خورده بود كه حتي خواهر هم برادر را نمي شناخت و وقتي به مقابل پيكر برادر رسيد فرمود: انت اخي؟ انت حسيني؟

و معراج شهدا هم شاهد بود زماني را كه پيكر بي جان، استخوان هاي شكسته شده و تن بي سر برادرم را ديدم من هم گفتم: آيا تو برادر مني؟ آيا تو برادر مني؟ كربلا؛ بدن برادر من 13 سال در زير آفتاب و باد و باران مانده بود و دور از ذهن نبود كه برادرم را نشناسم، اما كربلا، تو بگو آخر چند ساعت بيشتر از شهادت مولايمان آقا ابا عبدالله نگذشته بود تو بگو مگر با بدن آقايمان چه كرده بودند كه حتي خانم زينب (س) هم برادرشان را نشناختند؟

كربلا اگر تو در شب عاشورا شاهد گريه ها، راز و نيازها و شاهد عشق بازي با محبوب عاشوراييان بودي، دو كوهه هم شهادت مي دهد، بر زمزمه ها و فريادهاي الهي العفو، الهي العفو بچه ها در دل شب و شهادت مي دهد كه عاشوراييان ايران در دل شب ها با دست خود قبر مي كندند و شهادت مي دهد كه از شدت گريه گاهي از هوش مي رفتند.

كربلا باشد تو سكوت كردي و تا آخر هم سكوت خواهي كرد. كربلا، شلمچه، دوكوهه، فكه، طلاييه و ... همه تان سكوت كنيد اما ... من سكوت نخواهم كرد به همه خواهم گفت: شهدا چگونه بودند و چگونه رفتند.

به همه خواهم گفت: ما مسئوليتي بس سنگين داريم، اگر شهداي كربلا نداي هل من ناصر حسين و شهداي ايران نداي هل من ناصرخميني را لبيك گفتند، ما هم بايد به نداي هل من ناصر سيد علي خامنه اي لبيك بگوييم.

به همه خواهم گفت: اسلام با خون حسين زنده شد و با پيام آوري و صبر خانم زينب (س) تا حال زنده مانده است.

مواظب باشيم آبروي شهيدان را حفظ كنيم. مواظب باشيم شرمندشان نشويم...


مهدی میرزایی بازدید : 214 جمعه 28 آبان 1389 نظرات (0)

محو سخنان حاج همت بودم كه در صبحگاه لشگر با شور و هيجان و حركات خاص سر و دستش مشغول سخنراني بود . مثل هميشه آنقدر صحبت هاي حاجي گيرا بود كه كسي به كار ديگري نپردازد. سكوت همه جا را فرا گرفته بود و صدا فقط صداي حاج همت بود و گاهي صداي صلوات بچه ها . تو همين اوضاع صداي پچ پچي توجه ها را به خود جلب كرد. صداي يكي از بسيجي هاي كم سن و سال لشكر بود كه داشت با يكي از دوستانش صحبت مي كرد. فرمانده دسته هر چي به اين بسيجي تذكر داد كه ساكت شود و به صحبت هاي فرمانده لشكر گوش كند، نوجهي نمي كرد . شيطنتش گل كرده بود مثلاً مي خواست نشان بدهد كه بچه بسيجي از فرمانده لشكرش نمي ترسد . خلاصه فرمانده دسته يك برخوردي با اين بسيجي كرد . سر و صدا كار خودش را كرد تا بالاخره حاج همت متوجه شد و صحبت هايش را قطع كرد و پرسيد " برادر ! اون جا چه خبره ؟ يك كم تحمل كنيد زحمت رو كم مي كنيم . " كسي از ميان صفوف به طرف حاجي رفت و چيزي در گوشش گفت . حاجي سري تكان داد و رو به جمعيت كرد و خيلي محكم و قاطع گفت : "آن برادري كه باهاش برخورد شده بياد جلو ."بسيجي كم سن و سال شروع كرد سلانه سلانه به سمت جايگاه حركت كردن . حاجي صدايش را بلند تر كرد : "بدو برادر ! بجنب "بسيجي جلوي جايگاه كه رسيد، حاجي محكم گفت: "بشمار سه پوتين هات را در بيار " بعد شروع كرد به شمردن. بسيجي كمي جا خورد و سرش را به علامت تعجب به پهلو چرخاند . حاجي كمي صداش رو بلند تر كرد و گفت:" بجنب برادر ! پوتين هات " بسيجي خيلي آرام شروع به باز كردن بند پوتين هايش كرد ، همه شاهد صحنه بودند . بسيجي پوتين پاي راستش را بيرون كشيد، حاجي خم شد و دستش را دراز كرد و گفت : " بده به من برادر ! " بسيجي يكه اي خورد و بي اختيار پوتين را به دست حاجي سپرد . حاجي لنگ پوتين را روي تريبون گذاشت و دست به كمرش برد و قمقمه اش را در آورد . در آن را باز كرد و آب آن را درون پوتين خالي كرد . همه هاج و واج مانده بودند كه اين ديگر چه جور تنبيهي است؟ حاجي انگار كه حواسش به هيچ كجا نباشد ، مشغول كار خودش بود و يك دفعه پوتين را بلند كرد و لبه آن را به دهان گذاشت و آب داخلش را نوشيد و آن را دراز كرد به طرف بسيجي و خيلي آرام گفت:" برو سر جايت برادر!" بسيجي كه مثل آدم آهني سر جايش خشكش زده بود پوتين را گرفت و حاجي هم بلند و طوري كه همه بشنوند گفت: " ابراهيم همت! خاك پاي همه شما بسيجي هاست. ابراهيم همت توي پوتين شما بسيجي ها آب مي خوره، ابراهيم همت از همه شما التماس دعا داره. جوان بسيجي يك دفعه مثل برق گرفته دستش را بالا برد و فرياد زد: براي سلامتي فرمانده لشكر حق صلوات .و انفجار صلوات ، محوطه صبحگاه را لرزاند.

                                                  التماس دعا

بر گرفته از وبلاگ كربلاي پنج


مهدی میرزایی بازدید : 242 جمعه 28 آبان 1389 نظرات (0)

مسؤولیت های بسیج

با توجه به جایگاه بسیار حساس بسیج در نشان دادن چهره نظام جمهوری اسلامی و ایجاد جاذبه در درون جامعه برای مشاركت و جذب هر چه بیشتر جوانان و نوجوانان به سمت الگوهای سازنده مبتنی بر هویت ملی – مذهبی از دیدگاه مقام معظم رهبری، بسیج و بسیجی مسؤولیتی سنگین را به عهده داشت و توانست یك ارتش معنوی مردمی را پایه ریزی كند.

به طوری كه امام خمینی(ره) در مورد بسیجیان قهرمان فرمودند: شما آیینه مجسم مظلومیت ها و رشادت های این ملت بزرگ، در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلابید. شما فرزندان مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این كشورید. شما یادگاران و همسنگران و فرماندهان و مسؤولان بیداردلانی بوده اید كه امروز در قرارگاه محضر حق مأوا گزیده اند.

من به طور جد و اكید می گویم كه انقلاب و جمهوری اسلامی و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی كه بحث از بزرگ ترین سنگرهای دفاع از ارزش های الهی نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یكایك شما نیازمند است چه صلح باشد و چه جنگ.(8)

در طول 8 سال دفاع مقدس، بسیج آن چنان ظاهر شد كه دشمنان اعتراف كردند كه قدرتی كه در بسیج نهفته، توان مقابله با یكایك ارتش های كلاسیك جهانی را دارد. دشمن كه سودای فتح سه روزه را در سر می پروراند، در همان روزهای نخستین با مردمی مواجه گشت كه با دست خالی اما با سلاح ایمان و اعتقاد به ارزش های الهی و انسانی به دفاع از كیان مقدس نظام اسلامی برخاسته بودند و از ایثار جان خویش دریغ نمی كردند.

جوانان سلحشوری كه به فرمان امام(ره) در پایگاه های مقاومت تحت عنوان بسیجی گرد آمده بودند و با كوچك ترین اشاره ایشان به جبهه های نبرد هجوم می بردند  و تا آخرین قطره خون خویش ایستادگی و مقاومت می كردند وظیفه بسیج فقط به جنگ و مساله نظامی محدود نمی شود و امنیت داخلی كشور در سخت ترین شرایط یعنی دوران فعالیت منافقین و دیگر گروه های ضد انقلاب كه با كمك كشورهای خارجی ذی نفع در ایران درصدد آشوب و تنش و تجزیه و جدایی قسمت هایی از خاك كشور بودند، به مدد نیروی بسیج و پایگاه های مقاومت حفظ شد.

در حوادث طبیعی و بلایا، همچون زلزله، سیل و طرح واكسیناسیون فلج اطفال حضور بسیجیان گره گشای مشكلات و مایه دلگرمی مردم و مسؤولان بوده است. كما این كه در حادثه اسفبار زلزله رودبار در سال 1369 سرعت عمل و ایثار نیروهای مردمی در عملیات نجات به حدی بود كه خارجیان حاضر در منطقه با اظهار تعجب از حضور گسترده بسیجیان اقرار كردند كه به حضور آنان احتیاج نیست.

در زلزله اسفبار استان قزوین، در همان ساعات اولیه، مردان بسیجی در منطقه زلزله زده در كنار نیروهای امداد هلال احمر و ... و زنان بسیجی در شهرها با تشكیل صف های بسیار طویل اهدای خون و اهدای كمك های نقدی و جنسی جهانیان را به تحسین واداشت. امام خمینی(ره) در مورخ 2/9/67 در هفته بسیج درباره خطر غفلت از بسیجیان و روحیه بسیجی گری به مسؤولان پیامی را صادر می فرمایند.

ایشان فرمودند: «من دست یكایك شما پیشگامان رهایی را می بوسم و می دانم كه اگر مسؤولان نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. بار دیگر تأكید می كنم كه غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی (بسیج) سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت. من از تمامی بسیجیان خصوصاً از فرماندهان عزیز آن تشكر می كنم و از دعای خیر برای این فرزندان با وفای اسلام غفلت نخواهم نمود».(9)

آری، مسؤولان در برابر حفظ روحیه ایثار و خدمت كه از ویژگی های بسیجیان است، مسؤول هستند، هر گونه تجمل گرایی و عدم كارایی در عرصه مسؤولیت و بی توجهی به روحیه و عواطف مردم خطری است كه می تواند به نهاد بسیج در عرصه های خطر، ضربه وارد كند.

مهدی میرزایی بازدید : 193 جمعه 28 آبان 1389 نظرات (0)

توی جبهه معروف بود به اينكه وقتي شهدا را ميارن،هميشه اولين نفريه كه پيشوني شهدا رو مي بوسه؛

هميشه هم مي گفت آدم يا نبايد شهيد بشه ،يا وقتي شهيد شد ،مثل خود آقا،سر نداشته باشه.

عمليات شد.اين سري قرعه به نام خودش افتاد و پر كشيد.

رفقاش گفتن بريم مثل خودش،پيشونيشو ماچ كنيم.

کفن رو باز كردن،همه سوختند از ته  دل؛

 سر نداشت...

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
ما سالهاست كه در محاصره هستيم ! از آسمان غبارآلود چقدر تشنگي مي بارد اما ديگر لاله ها تشنه نيستند. آه! از اين همه عطش و آتش كه بر كام پنجره ها نشسته است ! و دريغ از پروانه و پرواز كه نگاه زخمي شهر را پر از خستگي كرده است. برادرم ! ما هنوز در محاصره هستيم ! و تو چه زيبا حصار تنگ دنيا را شكستي.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 13
  • بازدید کلی : 1,462
  • کدهای اختصاصی

    لبحندهای خـــــاکی


    دريافت کدلوگو وبلاگ


    حب العباس

    کد ثانيه شمار

    ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

    عكس مذهبی
    موبایل شیعه